جنس غشاءهای بکار رفته در دستگاه تصفیه ی آب اسمز معکوس (RO)
چکیده:
اسمز معکوس (Reverse Osmosis) مهمترین فناوری تصفیه و نمک زدایی از آب است و در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته است. نحوه عملکرد سیستم RO بر پایه ی عبور جریان آب از یک غشاء نانو منفذ تحت فشار خارجی است. هدف از این مقاله بررسی توسعه ی مواد غشاء RO (عامل اصلی تعیین کننده ی عملکرد جداسازی و بهره وری آب) است. همچنین شیمی، مکانیسم سنتز و عملکرد نمک زدایی انواع مختلف غشاء از نقطه نظر علم مواد بحث شده است. بررسی با نخستین نسل از غشاءهای پلیمری نامتقارن آغاز می شود و با غشاءهای نانو ساختار پایان می یابد.
مقدمه:
امروزه اسمز معکوس (RO) پرکاربردترین فناوری نمک زدایی و تصفیه ی آب در سطح جهان است. طی چند دهه ی گذشته پیشرفت چشمگیری در زمینه ی تهیه ی غشاءهای RO از مواد مختلف حاصل شده است. آخرین بررسی جامع منتشر شده در مورد مواد غشائی RO توسط پترسن مور بیش از ۱۷ سال پیش بود. به تازگی، لی و وانگ تحقیق در مورد اصلاح سطح غشاءهای RO را منتشر كردند. غشاءهای پلیمری بخش مهمی از دستگاه اسمز معکوس (RO) را تشکیل می دهند. از اواخر دهه ی ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ تلاش و تحقیق گسترده ای به منظور جستجوی مواد غشائی پلیمری مطلوب برای کاربرد به عنوان فیلتر اسمز معکوس صورت گرفت. در دهه های بعد عملکرد غشاءهای RO از طریق کنترل واکنش های تشکیل غشاء و استفاده از کاتالیزورها و مواد افزودنی بهینه شد. با این وجود، پیشرفت در میزان نفوذ پذیری غشاء نسبتاً کند بوده و رسوب زدایی غشاء همچنان یک مشکل جدی است. افزون بر تحقیقات مداوم در مورد غشاءهای پلیمری، فناوری نانو راه را برای ترکیب نانو مواد در فرآیندهای RO باز کرده است. بنابراین نانو غشاءها مانند غشاءهای زئولیتی، نانو کامپوزیتی فیلم نازک و نانو لوله ای کربنی می توانند جایگزینی جذاب برای مواد پلیمری در فیلتر RO باشند.
فناوری و فرآیند اسمز معکوس (RO)
امروز RO پیشرفته ترین فناوری نمک زدایی است و در صنایع مختلف (کاربرد اسمز معکوس در صنایع غذایی و شوینده، شیرین سازی آب دریا به روش اسمز معکوس و …) کاربرد دارد. علاقه تجاری به فناوری RO به دلیل بهبود مستمر فرآیند، که به نوبه ی خود منجر به کاهش قابل توجه هزینه می شود، در سطح جهانی در حال افزایش است. این پیشرفت ها شامل پیشرفت در مواد غشائی، طراحی فرآیند، پیش تصفیه خوراک و بازیابی انرژی یا کاهش مصرف انرژی است. افزایش مقاومت مکانیکی، بیولوژیکی و شیمیایی و همچنین نفوذپذیری غشاءهای RO، باعث کاهش ۱۰ برابری هزینه ی غشاء در واحد حجم آب تولیدی شده است. افزون بر این برای به حداکثر رساندن شار نفوذ و بازیابی انرژی، مصرف انرژی از ۱۲کیلووات ساعت بر متر مکعب در دهه ی ۱۹۷۰ به کمتر از ۲ کیلووات ساعت بر متر مکعب در سال ۲۰۰۶ کاهش یافته است. با این وجود، بیشترین میزان بهره وری از بهبود غشاء حاصل شده است زیرا اساس کار اسمز معکوس بر پایه ی عملکرد غشاء است. ساختار مواد و مورفولوژی غشاءهای RO برای بهبود عملکرد (نفوذ پذیری و انتخاب پذیری) و کاربرد (پایداری مکانیکی، شیمیایی و بیولوژیکی) اصلاح شده است. به طور معمول در ساخت دستگاه اسمز معکوس، از غشاءهای پلی آمید کامپوزیت فیلم نازک (TFC) سه لایه ای استفاده می شود. این سه لایه شامل یک شبکه ی پلی استر به عنوان پشتیبانی ساختاری (با ضخامت ۱۲۰–۱۵۰ میکرومتر)، یک لایه بین ریز متخلخل (حدود ۴۰ میکرومتر) و لایه مانع فوق العاده نازک در سطح فوقانی (۲/۰ میکرومتر) است. شبکه ی پلی استر نمی تواند مستقیماً از لایه مانع پشتیبانی کند زیرا بسیار نامنظم و متخلخل است. بنابراین، بین لایه ی مانع و لایه ی پشتیبانی، یک لایه ی میکرو متخلخل از پلیمر پلی سولفونیک اضافه می شود تا لایه مانع فوق العاده نازک بتواند در برابر فشار بالا مقاومت کند. ضخامت لایه ی مانع کاهش می یابد تا مقاومت در برابر انتقال نفوذ به حداقل برسد. اندازه ی منافذ غشاء معمولا کمتر از ۶/۰ نانومتر است تا ۹۹٪ برگشت نمک حاصل شود. لایه مانع انتخابی از طریق پلیمریزاسیون سطحی ۱،۳-فنیلن دی آمین (۱،۳-بنزن دی آمین) و سه-اسید کلرید بنزن سنتز می شود. بهبود مقاومت شیمیایی و ساختاری موجب مقاومت قابل قبول در برابر ناخالصی ها، دوام پیشرفته
و ویژگی های تمیز کردن آسان می شود. پیکربندی غشاء مارپیچ به طور گسترده در طراحی سیستم اسمز معکوس استفاده می شود. این پیکربندی نسبت به پیکربندی تخت TFC، سطح و تغییر پذیری بیشتر و هزینه جایگزینی کمتری دارد. اگرچه پیکربندی مارپیچ ده ها سال پیش توسعه یافته است، اما بهبود در ابعاد فاصله دهنده ها، کانال های تغذیه و همچنین مواد ساختاری، ویژگی های انتقال مایع را بهینه کرده و در نتیجه باعث کاهش رسوب و فشار می شود. غشاءهای مارپیچ پلی آمید تا ۹۱٪ در بازار فیلتراسیون سهم دارند و بطور گسترده در دستگاه آب شیرین کن اسمز معکوس صنعتی و دستگاه RO خانگی استفاده می شوند. اگر چه غشاءهای استات سلولزی نامتقارن (CA) به وسیله ی تزریق کلر از رشد میکروارگانیسم ها و جلبک ها جلوگیری می کنند اما به دلیل قدرت دفع نمک کمتر و فشار خالص بیشتر، سهم بسیار کمتری دارند. در حال حاضر تحقیقات در مورد طراحی عناصر مدولار روی بهینه سازی هیدرودینامیک به منظور به حداقل رساندن اثر قطبش غلظت متمرکز است. افزون بر این، عناصر مدولار بزرگتر برای افزایش ظرفیت نمک زدایی مطلوب هستند.
چالش ها و روند ها در توسعه ی فناوری نانو:
چالش های آینده در صنعت تصفیه ی آب به روش اسمز معکوس شامل ویژگی های آب خوراک، توسعه ی فرآیند، توسعه ی مواد و منبع انرژی تجدید پذیر است. با توجه به مصرف متوسط جهانی آب (۵٪ مصارف خانگی، ۸۵٪ آبیاری کشاورزی و ۱۰٪ مصارف صنعتی)، مقرون به صرفه ترین روش نمک زدایی استفاده از سیستم تصفیه آب اسمز معکوس (RO) است. از این رو باید سرمایه و هزینه های عملیاتی یک دستگاه تصفیه آب RO بیشتر کاهش یابد. برق (انرژی)، نیروی کار و مواد شیمیایی حدود ۸۷٪ از کل هزینه را تشکیل می دهند. تحولات در غشاء و بهینه سازی پیکربندی می تواند به کاهش هزینه در هر سه مورد و قیمت دستگاه RO کمک کند. کاهش رسوب، به ویژه از طریق تولید غشاهای مقاوم به کلر، از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا مستقیماً هزینه های جایگزینی غشاء، مواد شیمیایی شستشوی مجدد و انرژی را برای غلبه بر فشار اسمزی اضافی کاهش می دهد. همچنین نفوذپذیری بیشتر منجر به کاهش سطح و در نتیجه کاهش هزینه های جایگزینی غشاء و استفاده کمتر از مواد شیمیایی تمیز کننده می شود.
غشاءهای پلیمری معمولی RO:
غشاء های پلیمری از نخستین غشاءهای مورد استفاده در سیستم های آب شیرین کن اسمز معکوس بوده و تکنولوژیکی ساخت کم هزینه، سهولت کار و عملکرد بهتر در انتخاب و نفوذ پذیری را ارائه می دهند. یکی از اولین مطالعات مروری در مورد مواد غشائی پلیمری RO توسط کادوت گزارش شد و بیشتر روی غشاءهای کامپوزیت RO متمرکز بود. او به طور خلاصه توسعه ی اولیه ی شیمی غشاء را برجسته کرد و از تصاویر گرافیکی برای تجسم بهبود عملکرد غشاءهای RO استفاده نمود. به طور کلی توسعه ی مواد غشائی را می توان با توجه به فعالیت تحقیق به دو دوره تقسیم کرد: (۱) جستجوی یک ماده مناسب (ترکیب شیمیایی) و ساز و کار تشکیل غشاء (دهه ی ۱۹۶۰ تا اواخر دهه ی ۱۹۸۰) و (۲) تکامل کنترل شده تر فرمولاسیون غشاء برای افزایش عملکرد و دوام (اواخر دهه ی۱۹۸۰ تا به امروز).
پیشرفت شیمی غشاء و غشاءهای نامتقارن RO :
در اواخر دهه ی ۱۹۵۰ برتون گزارش داد که یک غشاء نازک استات سلولز متقارن دست ساز (CA) می تواند نمک را به طور موثری حفظ و ۹۸٪ برگشت را به دست آورد، اما شار نفوذ بسیار ناامید کننده بود. بعد از آن یک غشاء نامتقارن نازک CA (با ضخامت ۲۰۰ نانومتر) متراکم روی یک سطح ضخیم میکرو متخلخل ایجاد شد. این مورفولوژی جدید، حداقل شار آب بزرگتری را نسبت به غشاء متقارن اولیه تولید کرد. بنابراین این غشاء ها از اهمیت تاریخی برخوردار هستند زیرا اولین بار RO را در عمل امکان پذیر کردند. بعد از آن تحقیقات بیشتری در مورد مواد CA انجام شد که بیشتر روی بهبود خصوصیات انتقال غشاء و ساده سازی تولید جهت وارد کردن این فناوری به کاربردهای صنعتی متمرکز بود. در ادامه، غشاء سلولز تری استات (CTA) به دلیل پایداری در دامنه ی گسترده تری از دما و pH و همچنین داشتن مقاومت بالاتر در برابر حمله ی شیمیایی و بیولوژیکی در مقایسه با ماده ی اولیه ی سلولز دی استات (CDA) ساخته شد. با این حال، CTA مستعد تراکم و در نتیجه کاهش شدید شار حتی در فشارهای عملیاتی متوسط ۳۰ بار یا کمتر است. سرانجام ترکیبی از CDA و CTA، نفوذ پذیری و انتخاب پذیری بالاتری نسبت به غشاهای CA و همچنین مقاومت بیشتر در برابر فشردگی ارائه می دهد. تا سال ۱۹۶۹ CA بهترین ماده غشائی برای RO بود. با این حال، حساسیت گروه استات به هیدرولیز در دو شرایط اسیدی و قلیایی، و همچنین حساسیت به آلودگی میکروبی، ماندگاری را برای طیف وسیعی از کاربردها محدود کرد. بنابراین، بدیهی است که به یک ماده ی قوی تر با پایداری شیمیایی بالاتر نیاز بود. بنابراین بسیاری از پلیمرها مورد آزمایش قرار گرفته تا اینکه اولین غشاء غیر سلولزی از الیاف توخالی پلی آمید آروماتیک نامتقارن (PA)توسط ریشتر و هون ساخته شد و و با نام تجاری Permasep®۹B- در دستگاه آب شیرین كن اسمز معکوس (Reverse Osmosis) استفاده شد. گرچه شار و برگشت نمک نسبتاً کمی دارد، اما دوام، پایداری و قابلیت انعطاف پذیری آن نسبت به غشاءهای CA یا پلی هیدرازیدهای آروماتیک بیشتر است. حساسیت پلی آمیدها به ضدعفونی کننده ها مانند کلر و ازن پس از استفاده ی طولانی مدت از غشاء Permasep®۹B- مشاهده شد. بنابراین غشاء نامتقارن پلی پیرازین آمید مقاوم در برابر کلر ایجاد شد. آنها قابلیت انتخاب پذیری قابل مقایسه ای با غشاء نامتقارن CA داشته و کاهش حضور هیدروژن آمیدی مقاومت در برابر حمله ی کلر را بهبود می بخشد. با این حال، این غشاء به دلیل برگشت نمک نسبتاً کم (≤ ۹۵٪) تجاری نشد. همچنین حضور گروه های سولفونیک و فنیل در پلی سولفون های سولفوناته باعث افزایش نفوذ پذیری، پایداری مکانیکی، شیمیایی و بیولوژیکی شد، اما برگشت نمک زیر سطح قابل قبول برای تجاری سازی بود. به همین ترتیب، پلی سولفون کربوکسیله شده که شار امیدوار کننده ای داشت نیز دارای برگشت غیرقابل رقابت نمک بود.
غشاء کامپوزیت فیلم نازک (TFC):
فقط چند پلیمر محلول می توانند ساختارهای نامتقارن یک مرحله ای ایجاد کرده و دارای نفوذ پذیری و برگشت نمک مناسب از نظر تجاری باشند. بنابراین از روش های دو مرحله ای که امکان بهینه سازی مواد مورد استفاده در تهیه ی فیلم میکرو متخلخل به منظور پشتیبانی مکانیکی و لایه ی مانع برای رد بهینه ی نمک و شار نفوذ مناسب، استفاده شد. طیف گسترده ای از پلیمرها به عنوان لایه مانع و لایه پشتیبان آزمایش شدند. این غشاء ناهمگن به عنوان غشاء ترکیبی شناخته می شود.
توسعه ی نخستین غشاء TFC:
همانطور که در شکل نشان داده شده است، فرانسیس اولین غشاء TFC را با ریختن شناور یک فیلم فوق العاده نازک CA روی سطح آب و به دنبال آن لمینیت روی یک تکیه گاه ریز متخلخل ساخت. تولید غشاء با این روش هرگز مورد علاقه ی تجاری قرار نگرفت، زیرا همتایان نامتقارن آنها شار بهتر و هزینه های ساخت کمتری را ارائه می دهند. پس از یک مطالعه ی تجربی گسترده مشخص شد که پلی سولفون به دلیل مقاومت در برابر تراکم، شار معقول و از همه مهمتر، پایداری در محیط اسیدی، ماده ی بهینه برای لایه ی پشتیبانی است. بنابراین از آن زمان غشاءهای سولفوناته پلی سولفون به دلیل پایداری در محیط های اکسید کننده توسعه یافتند. لایه مانع را می توان با به روش پلیمریزاسیون پلاسما از طیف وسیعی از پلیمرها با قدرت انتخابی خوب مانند ترکیبات وینیلن کربنات/اکریلو نیتیریل، وینیل استات/اکریلونیتریل، آلیل آمین، استیلن/آب/ نیتروژن و استیلن/آب/مونوکسید کربن تهیه کرد.
سنتز پلیمریزاسیون سطحی TFC:
استفاده از پلی سولفون به عنوان لایه پشتیبان راهی برای پلیمریزاسیون سطحی به منظور تولید غشاءهای RO باز کرد، زیرا می تواند در برابر شرایط قلیایی ایجاد شده در فرآیند مقاومت کند. توسعه ی ۱۰۰NS- توسط کادوت به وسیله ی واکنش بین پلی اتیلنین و تولوئن دی ایزوسیانات، یک نقطه عطف مهم فناوری در تاریخ فرآیندهای RO بود. این اولین غشاء غیر سلولزی موفق با شار قابل مقایسه و برگشت نمک یک ظرفیتی بود. همچنین این غشاء، برگشت فوق عالی ترکیبات آلی، ثبات خوب در دمای بالا، محیط های اسیدی و قلیایی را نشان داد. کادوت کشف کرد که غشاءهای با قدرت انعطاف پذیری عالی را می توان با استفاده از آمین ها و آسیل هالیدهای آروماتیک حاوی حداقل سه گروه کربونیل هالید تولید کرد. بر خلاف سایر روش های پلیمریزاسیون سطحی، از حرارت اجتناب شد و به گیرنده ی اسیدی نیازی نبود، زیرا پلیمریزاسیون و پیوند عرضی حتی در غلظت های پایین آسیل هالید سریع بودند. غشاء ۳۰FT- با سطح ناهموار از واکنش سطحی بین ۱،۳-بنزن دی آمین با تری مسوئیل کلرید تهیه شد. ناهمواری با افزایش سطح موثر برای انتقال آب و در نتیجه شار آب ارتباط نزدیک دارد. ساختار پلی آمید آروماتیک ۳۰FT- مقاومت بالایی در برابر فشار، حرارت و موادشیمیایی داشته و همچنین طیف وسیعی از عملکرد pH را فراهم می کند. کروداس نتیجه گرفت که این غشاء تأثیر بسزایی در طراحی و هزینه های نمک زدایی RO دارد. این اولین غشاء مارپیچ قابل رقابت با غشاءهای پلی آمید نامتقارن Permasep®۹B- بود که در در سال ۱۹۷۲ منتشر شد. موفقیت ۳۰FT- منجر به انتشار تعدادی از محصولات مشابه مانند غشاء ۲CPA شد. ساندت استفاده ازآسیل هالیدهای آروماتیک ایزوسیاناتو (مانند ۱-ایزوسیاناتو -۳،۵-بنزنید کربنیل کلرید) را به عنوان عامل اتصال متقابل ۱،۳-بنزن دی آمین به منظور تولید غشاء حاوی آمید و اوره، ثبت کرد. این غشاء با نام تجاری ۲۰X- به دلیل بار سطحی خنثی و پیوند پلی آمید- اوره دارای شار نفوذ و برگشت نمک خوب است و مقاومت بالاتری در برابر رسوب و کلر نشان می دهد.
اصلاحات غشاء RO بعد از سنتز:
پس از موفقیت غشاءهای پلی آمید آروماتیک TFC، تحقیق و توسعه در مورد مواد پلیمری جدید برای غشاءهای RO به طرز چشمگیری کاهش یافت. در حال حاضر بزرگترین تولید کنندگان غشاء RO، محصولات مبتنی بر ۳۰FT- را به فروش می رسانند. از طرف دیگر، محصولات غشاء نامتقارن هنوز بر اساس مواد متداول CA هستند. با وجود این واقعیت که اخیراً هیچ غشاء پلیمری جدیدی تجاری نشده اما عملکرد غشاءهای RO به طرز چشمگیری بهبود یافته است، یعنی نفوذ پذیری آب حداقل دو برابر شده و بازیابی می تواند بیش از ۶۰٪ باشد. این پیشرفت ها نتیجه ی اصلاح سطح، نظارت دقیق بر پارامترهای واکنش پلیمریزاسیون سطحی و همچنین طراحی موثرتر پیکربندی ساختار است. درک بهتر ساختار، همراه با پیشرفت در تکنیک های توصیف غشاء، نقش مهمی در این مورد داشته است. به عنوان نمونه، میکروسکوپ اتمی (AFM) ابزاری مفید است که تأیید می کند ناهمواری سطح غشاء می تواند نفوذپذیری را تا حد زیادی افزایش دهد، در عین حال به دلیل افزایش سطح موثر، برگشت نمک را حفظ می کند. ترکیبی از تکنیک های مختلف تحلیلی، XPS ،FTIR ، TEM و اندازه گیری پتانسیل جریان نیز برای درک بهتر ساختار فیزیکی-شیمیایی غشاء و ارتباط آن با عملکرد استفاده شده است.
اصلاح سطح:
یک قسمت عمده از تحقیقات روی غشاء شامل بهبود ویژگی آب دوستی است که می تواند باعث افزایش نفوذ پذیری و مقاومت در برابر کلر شود. اگرچه موفقیت در سنتز غشاء با استفاده از تلفیق واکنش دهنده های مونومری با گروه های آب دوست (مانند کربوکسیلات) و حذف هیدروژن آمیدی به دست آمد، اما واکنش دهنده های مونومری استفاده شده به راحتی در دسترس نیستند و روش آماده سازی آن ها پیچیده است. بنابراین اصلاح شیمیایی خواص سطح غشاء ترجیح داده می شود، و تکنیک های مختلف شیمیایی و فیزیکی توسعه یافته است. از مخلوط های الکل (اتانول و ایزو پروپانول) و اسید (اسید هیدروفلوئوریک و هیدروکلریک) در آب برای بهبود شار و برگشت به دلیل هیدرولیز نسبی و اصلاح لایه ای که توسط الکل و اسید ایجاد شده است، استفاده می شود. پیوند هیدروژنی تعامل بین اسید و آب را بیشتر کرده و بار جزئی بیشتری تولید می کند که موجب افزایش چشمگیر آب دوستی و شار آب می گردد. با خیساندن غشاهای کامپوزیتی در محلول های حاوی گونه های مختلف آلی مانند اتیلن دی آمین و اتانول آمین، تا ۷۰ درصد بهبود شار حاصل می شود. تصفیه غشاءها با استفاده از محلول آبی پلی وینیل الکل و محلول بافر می تواند مقاومت در برابر سایش و همچنین پایداری شار غشاء را به طور موثری بهبود بخشد. یکی دیگر از روش های اصلاح، پوشاندن سطح غشاء با ترکیبات آبدوست (Hydrophilization) است که یک روش ارجح برای حل مشکلات رسوب است. سایر روشهای اصلاح سطح شامل استفاده از واکنش های فتوشیمیایی، تشعشع، ردوکس و پلاسما است.
غشاء های جدید RO:
از زمان بهره برداری اولین کارخانه ی آب شیرین کن RO، فقط غشاءهای پلیمری برای مصارف صنعتی استفاده شده است. توسعه ی غشاء های پلیمری معمولی RO از اواخر دهه ۱۹۹۰ نسبتاً محدود شد اما اخیراً، پیشرفت در فناوری نانو منجر به تولید مواد نانو ساختاری شده است که می توانند پایه ای برای غشاءهای جدید RO باشند. این غشاء ها عبارتند از غشاءهای بیو میمتیک RO، نانو لوله های کربنی، نانو ذرات تیتانیوم دی اکسید، غشاء های مخلوط ماتریکس و غشاء های معدنی سرامیکی.
نتیجه گیری و تحولات آینده:
تصفیه آب به روش اسمز معکوس (RO) بیش از نیم قرن فعالیت صنعتی دارد. این فناوری تاکنون کارآمدترین روش، برای احیای فاضلاب (تصفیه آلی) است و بهترین عملکرد را جهت نمک زدایی از آب به منظور مصارف آشامیدنی و صنعتی دارد. در کنار پیشرفت در سایر جنبه های فن آوری RO، توسعه ی مواد غشائی باعث افزایش عملکرد و کارایی RO و اقتصادی تر شدن روش شده است. با این وجود، جستجو برای مواد غشائی چند منظوره با نفوذ پذیری و مقاومت عملیاتی بالاتر هنوز ادامه دارد. توسعه ی مواد غشائی پلیمری شامل سه مرحله اصلی است:
(۱) آزمایش تجربی پلیمرها (روش آزمون و خطا)
(۲) انتخاب واکنش دهنده های مناسب پلیمریزاسیون بر اساس درک بهتر از شیمی پلیمر و
(۳) کنترل دقیق مورفولوژی غشاء با کمک ابزارهای پیشرفته ی توصیفی. در سال های اخیر غشاءهای مختلف نانو ساختار برای ارائه ی ویژگی های نفوذ پذیری جذاب پیشنهاد شده اند و بسیاری از دانشمندان بر این باورند که فناوری نانو می تواند پیشرفت های انقلابی در صنعت RO ایجاد کند. با این حال، توسعه ی چنین غشاءهایی فقط در مراحل اولیه است و هنوز بسیاری از مشکلات برطرف نشده اند.
دو چالش عمده عملی عبارتند از: هزینه ی بالای مواد نانو ساختار و دشواری فرآیندهای تولید نانو غشاء برای استفاده تجاری. غشاء پلیمری ساخته شده به وسیله ی مولکول های آب دوست موفقیت ترین غشاء RO/NF است که بیش از ۳۰ سال در این صنعت کاربرد دارد.